Forwarded from اتچ بات
▫️
🔅 متنخـوانی و تفسیر تعلیقات ابنسینا
جلسهٔ هشتم از دورهٔ پانزدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎧 ویس شمارهٔ دو : ......................
۱ - فهم دو دلشوره و دغدغهٔ ابنسینا از متن آثارش :
آ ) ابنسینا درصدد آن است که فاصلهٔ نحوهٔ نگاه این سنّت به هستی را با یونان حفظ کند . (ضمن اشتراکاتی که دارند .)
ب ) ابنسینا میخواهد دین را از انحصار متولیّان دین نجات دهد .
۲ - برخی تعابیر و کلمات از جانب قرائت کلامی و تئولوژیک مصادره شدهاند .
۳ - یکی از مصادیق این مصادره ، کلمهٔ «استحباب» و «کراهت» است .
۴ - از کلمات «بداهتزدایی» و «تاریکسازی» کنیم .
۵ - شأن و مقام انسان بالاتر و برتر از آن است که مورد امر و نهی قرار گیرد .
۶ - ما براساس خوانشِ مسخشده از دین ، حاکمیّت درست کردهایم .
۷ - امیرالمومنین (ع) : من تو را عبادت نمیکنم برای رفتن به بهشت و تو را عبادت نمیکنم از ترس دوزخ ، که این عبادت تُجار است . تو را یافتم که شایسته عبادت و پرستشی .
۸ - حقیقت با خالقیّت گره خورده است .
۹ - اگر تسلیم «خـدای خـالق» نشویم ، قطعاً تسلیم «خـدای مخـلوق»ای که دیگران برای ما خلق کردهاند ، میشویم .
۱۰ - انسان در مقام فطرت الهی خویش ، مخاطب امر و نهی نیست .
۱۱ - ثواب و عقاب از منظر فیلسوف ما زمینهساز کمالِ نفسِ انسانی است .
۱۲ - اگر در صدد آنیم که به انسان بیندیشیم و به فکر سعادت و خوشبختی او باشیم ، ناگزیرم در مواجههٔ با انسـان ، انسـانگونه رفتار کنیم .
#متن_خوانی_و_تفسیر_تعلیقات_ابن_سینا
#تعلیقات_ابن_سینا
#دکتر_نصرالله_حکمت
#کلاس_آنلاین
#پوشه_صوتی
@nasrollahhekmat
🔅 متنخـوانی و تفسیر تعلیقات ابنسینا
جلسهٔ هشتم از دورهٔ پانزدهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎧 ویس شمارهٔ دو : ......................
۱ - فهم دو دلشوره و دغدغهٔ ابنسینا از متن آثارش :
آ ) ابنسینا درصدد آن است که فاصلهٔ نحوهٔ نگاه این سنّت به هستی را با یونان حفظ کند . (ضمن اشتراکاتی که دارند .)
ب ) ابنسینا میخواهد دین را از انحصار متولیّان دین نجات دهد .
۲ - برخی تعابیر و کلمات از جانب قرائت کلامی و تئولوژیک مصادره شدهاند .
۳ - یکی از مصادیق این مصادره ، کلمهٔ «استحباب» و «کراهت» است .
۴ - از کلمات «بداهتزدایی» و «تاریکسازی» کنیم .
۵ - شأن و مقام انسان بالاتر و برتر از آن است که مورد امر و نهی قرار گیرد .
۶ - ما براساس خوانشِ مسخشده از دین ، حاکمیّت درست کردهایم .
۷ - امیرالمومنین (ع) : من تو را عبادت نمیکنم برای رفتن به بهشت و تو را عبادت نمیکنم از ترس دوزخ ، که این عبادت تُجار است . تو را یافتم که شایسته عبادت و پرستشی .
۸ - حقیقت با خالقیّت گره خورده است .
۹ - اگر تسلیم «خـدای خـالق» نشویم ، قطعاً تسلیم «خـدای مخـلوق»ای که دیگران برای ما خلق کردهاند ، میشویم .
۱۰ - انسان در مقام فطرت الهی خویش ، مخاطب امر و نهی نیست .
۱۱ - ثواب و عقاب از منظر فیلسوف ما زمینهساز کمالِ نفسِ انسانی است .
۱۲ - اگر در صدد آنیم که به انسان بیندیشیم و به فکر سعادت و خوشبختی او باشیم ، ناگزیرم در مواجههٔ با انسـان ، انسـانگونه رفتار کنیم .
#متن_خوانی_و_تفسیر_تعلیقات_ابن_سینا
#تعلیقات_ابن_سینا
#دکتر_نصرالله_حکمت
#کلاس_آنلاین
#پوشه_صوتی
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
سلام و عرض ادب
شروع دوره شانزدهم متن خوانی و تفسیر تعلیقات ابن سینا شنبه ۱۶ دی
ساعت ۱۷ تا ۱۹
جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه بفرمایید
@nahekmat
نفیسه حکمت
شروع دوره شانزدهم متن خوانی و تفسیر تعلیقات ابن سینا شنبه ۱۶ دی
ساعت ۱۷ تا ۱۹
جهت ثبت نام به آیدی زیر مراجعه بفرمایید
@nahekmat
نفیسه حکمت
Forwarded from نصرالله حكمت
.
▪️مصیبت بزرگ
مصیبت هولناک کرمان را به مردم شریف ایران ، اهالی محترم کرمان و خانوادههای مصیبتدیده تسلیت میگویم .
از دیروز که این فاجعهٔ وحشتبار رخ داده است ، میخواهم پیام تسلیتی بنویسم اما به راستی نمیدانم چه باید بگویم جز این که این ملت شریف ، بر اثر سوء مدیریت ، و بر اثر حاکمیت نالایقها اکنون زیر بار کوهی از مسائل و مصائب و بحرانها کمرش شکسته است . از خدای رحمان استعانت میجوئیم و استمداد و درخواست داریم که به داد این مردم برسد و این ملت شریف و نجیب را از زیر یوغ خدایان ستم و شر و فساد و دروغ رهایی بخشد .
نصرالله حکمت
▪️مصیبت بزرگ
مصیبت هولناک کرمان را به مردم شریف ایران ، اهالی محترم کرمان و خانوادههای مصیبتدیده تسلیت میگویم .
از دیروز که این فاجعهٔ وحشتبار رخ داده است ، میخواهم پیام تسلیتی بنویسم اما به راستی نمیدانم چه باید بگویم جز این که این ملت شریف ، بر اثر سوء مدیریت ، و بر اثر حاکمیت نالایقها اکنون زیر بار کوهی از مسائل و مصائب و بحرانها کمرش شکسته است . از خدای رحمان استعانت میجوئیم و استمداد و درخواست داریم که به داد این مردم برسد و این ملت شریف و نجیب را از زیر یوغ خدایان ستم و شر و فساد و دروغ رهایی بخشد .
نصرالله حکمت
.
🔸 کوتهانهها
یازده
مرا گفت :
اینگونه نیست
که بخواهی که نخواهی ؛
اینگونه است
که نخواهی که بخواهی .
@nasrollahhekmat
🔸 کوتهانهها
یازده
مرا گفت :
اینگونه نیست
که بخواهی که نخواهی ؛
اینگونه است
که نخواهی که بخواهی .
@nasrollahhekmat
Forwarded from اتچ بات
🖊
بـرگـی از کتاب «متـافیـزیک حیـرت
(حیرت فلسفی حکیم عمر خیـام)»
بنابراین ، ما اگر درصدد «خـیامشناسی» هستیم
و نمیخواهیم خواستههای خود را به او تحمیل کنیم ،
و نمیخواهیم همانند آن «حیکم نمایان» خیّام واقعی
را تحمّل نکنیم و تاب نیاوریم ،
باید در «رباعیات» در جستجوی چهرهٔ حقیقی او باشیم .
اگر عاشقِ آنیم که خیامِ پنهان را -- که اگر عیان میشده ،
امان نداشته است -- بشناسیم باید در رباعیات ،
به جای آنکه در جستجوی
شراب انگـوری ، انکـار معاد ، الحـاد ، بیدینی ،
عیاشی ، خوشگذرانی ، لودگی ، پوچی ، هرزگی ،
میخوارگی ، عربده جوئی و هر آن چیزی باشیم
که حتی در شأن یک انسان بیسر و پا نیست ،
باید در کوشش و کندوکاو باشیم برای جُستن
فیلسوفی حیران و سرگردان امّا حکیمی آشنا
به اسرار جهان که دفتری پنهان داشته و
آن اسرار را در آن مینگاشته ،
امّا نمیتوانسته آن را بر زبان بیاورد ؛
چرا که در امن و امان نبوده است .
▫️ قالب رباعی
خلاقیّت هنری ، و آفرینشگری در عرصهٔ «کلمه» ، و معماری کلمات ، از ضروریات زندگی در روزگار آخرالزمان و آخرالعقل است . از لحظهای که آدم ابوالبشر ، قدم در این خاکستان نهاده ، با «کلمه» و «کلمات» مأنوس بوده و زندگی کرده است ؛ اما امروز که همهٔ بالقوههایِ عقل بشری ، بالفعل شده و آدمی در عصر آخرین منزلِ عقل ، و در روزگار پایان عقل ، زندگی میکند ۱ و از یکسو ، متوغّل و فـرورفتهٔ در ماده ، و زنـدگی مادّی شده و معنویّت را فراموش کرده ، و از سوی دیگر زبان او سرگیجه گرفته و در دوران پُرگویی و ورّاجی به سر میبرد ، این ، هنرِ «کلمه» و «کلماتِ» خیالی و زیبا است که میتواند راه رهایی را در برابر او بگشاید و او را نجات دهد .
در دنیای معماریِ پرشکوه کلمات ، قالبهای گوناگون شعر کلاسیک ، وضعیّتی ممتاز دارد ؛ چرا که نشاندهندهٔ وضعیّتِ وجودیِ انسان ، در عالم است . واقعیّتِ وجودیِ انسان ، در عالم ، چنین است که موجودی کوچک و محدود و متناهی و زمانی ، و بسیار تُرد و شکننده و آسیبپذیر ، به اندازهٔ خدا ، قدرت و توانایی و بیکرانـگی دارد و با هستی خود ، یک جهان تناقض را به نمایش گذاشته است . قالبهای شعر کلاسیک و کهن ما ، دقیقاً همین وضعیّت وجودی را در دنیای کلمات ، نشان میدهند ؛ و به اینگونه ، هر بیت از شعر کهن ، متناظر با وجود یک انسان است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . تفصیل بحث را در کتاب تامّلی در فلسفهٔ تاریخ عقل ، از نگـارنده بنگرید .
📚متافیـزیک حیـرت
صص ۱۵۹ - ۱۶۰
#دکتر_نصرالله_حکمت
#حکیم_عمر_خیام
#همراه_با_کتاب
#متافیریک_حیرت
@nasrollahhekmat
بـرگـی از کتاب «متـافیـزیک حیـرت
(حیرت فلسفی حکیم عمر خیـام)»
بنابراین ، ما اگر درصدد «خـیامشناسی» هستیم
و نمیخواهیم خواستههای خود را به او تحمیل کنیم ،
و نمیخواهیم همانند آن «حیکم نمایان» خیّام واقعی
را تحمّل نکنیم و تاب نیاوریم ،
باید در «رباعیات» در جستجوی چهرهٔ حقیقی او باشیم .
اگر عاشقِ آنیم که خیامِ پنهان را -- که اگر عیان میشده ،
امان نداشته است -- بشناسیم باید در رباعیات ،
به جای آنکه در جستجوی
شراب انگـوری ، انکـار معاد ، الحـاد ، بیدینی ،
عیاشی ، خوشگذرانی ، لودگی ، پوچی ، هرزگی ،
میخوارگی ، عربده جوئی و هر آن چیزی باشیم
که حتی در شأن یک انسان بیسر و پا نیست ،
باید در کوشش و کندوکاو باشیم برای جُستن
فیلسوفی حیران و سرگردان امّا حکیمی آشنا
به اسرار جهان که دفتری پنهان داشته و
آن اسرار را در آن مینگاشته ،
امّا نمیتوانسته آن را بر زبان بیاورد ؛
چرا که در امن و امان نبوده است .
▫️ قالب رباعی
خلاقیّت هنری ، و آفرینشگری در عرصهٔ «کلمه» ، و معماری کلمات ، از ضروریات زندگی در روزگار آخرالزمان و آخرالعقل است . از لحظهای که آدم ابوالبشر ، قدم در این خاکستان نهاده ، با «کلمه» و «کلمات» مأنوس بوده و زندگی کرده است ؛ اما امروز که همهٔ بالقوههایِ عقل بشری ، بالفعل شده و آدمی در عصر آخرین منزلِ عقل ، و در روزگار پایان عقل ، زندگی میکند ۱ و از یکسو ، متوغّل و فـرورفتهٔ در ماده ، و زنـدگی مادّی شده و معنویّت را فراموش کرده ، و از سوی دیگر زبان او سرگیجه گرفته و در دوران پُرگویی و ورّاجی به سر میبرد ، این ، هنرِ «کلمه» و «کلماتِ» خیالی و زیبا است که میتواند راه رهایی را در برابر او بگشاید و او را نجات دهد .
در دنیای معماریِ پرشکوه کلمات ، قالبهای گوناگون شعر کلاسیک ، وضعیّتی ممتاز دارد ؛ چرا که نشاندهندهٔ وضعیّتِ وجودیِ انسان ، در عالم است . واقعیّتِ وجودیِ انسان ، در عالم ، چنین است که موجودی کوچک و محدود و متناهی و زمانی ، و بسیار تُرد و شکننده و آسیبپذیر ، به اندازهٔ خدا ، قدرت و توانایی و بیکرانـگی دارد و با هستی خود ، یک جهان تناقض را به نمایش گذاشته است . قالبهای شعر کلاسیک و کهن ما ، دقیقاً همین وضعیّت وجودی را در دنیای کلمات ، نشان میدهند ؛ و به اینگونه ، هر بیت از شعر کهن ، متناظر با وجود یک انسان است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ . تفصیل بحث را در کتاب تامّلی در فلسفهٔ تاریخ عقل ، از نگـارنده بنگرید .
📚متافیـزیک حیـرت
صص ۱۵۹ - ۱۶۰
#دکتر_نصرالله_حکمت
#حکیم_عمر_خیام
#همراه_با_کتاب
#متافیریک_حیرت
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
.
▪️مرگ غریبانهٔ فیلسوف
من از دلمرگیِ شبهای بیهمراز میترسم
ز کوچهباغهای کوچ بیآواز میترسم
وقتی خبر مرگ بیصدا و غریبانهٔ استاد گرانقدرم جناب دکتر کریم مجتهدی را شنیدم ، گریستم . نه بر او ، که در سوگ فلسفه و تفکر این شهر . او از میان ما پر کشید و رفت و آسود . ما اما در فراق فیلسوف و فلسفه و تفکر ، باید غصه بخوریم ؛ رنج بکشیم و چشم به راه مرگ بنشینیم . این دوران ، دوران احتجاب حقیقت ، و شب تاریک تاریخ است . در این مملکت اما ما مبتلا به احتجاب مضاعفیم ؛ و در یلدای بلند یخبندانی ستبر و سیاه ، با آرزوی دمیدن صبح سپید نفسهای آخرمان را میکشیم .
یادم نمیرود سالها پیش که کتاب استاد دربارهٔ کانت ، کتاب تقدیری سال شده بود ، کتاب این شاگرد کوچک به نام «حکمت و هنر در عرفان ابنعربی» نیز مورد توجه قرار گرفته بود . در جلسهای که به همین مناسبت تشکیل شد ، نخست این بندهٔ حقیر را جهت بیان توضیحاتی دربارهٔ آن کتاب ، پشت تریبون دعوت کردند . در محضر استاد ، ضمن عرایضی که داشتم گفتم که ما سنت فلسفی و عرفانی خودمان ، از جمله ابنعربی را نخواندهایم و درست نمیشناسیم .
سپس استاد را دعوت کردند . ایشان ضمن نکات دقیقی که فرمودند ، به عرض بنده نیز اشارتی کردند و گفتند که ما فلسفهٔ غرب را نیز درست نخواندهایم و به خوبی نمیشناسیم .
آری اینجا همه چیز به ویرانه و خرابه مبدل شده است . همهٔ ذخائر و گنجینهها و میراث مادی و معنویمان ، یا به باد فنا رفته ، و یا مبتلا به جفای حکام شده و متروک و مهجور افتاده است . دیگر نه اسمی از فلسفه و تعقل و تفکر اصیل در میان است ؛ و نه رسمی از دین و دینداری و تدین راستین . نه بوی صلاح کار به مشام میرسد ؛ و نه دغدغهٔ رستگاری و فلاح در کار است . همه چیز در آستانهٔ معبد خودکامگی و مکر و دروغ ، و در مسلخ مثلث «قانون و قدرت و ثروت» قربانی شده است .
@nasrollahhekmat
▪️مرگ غریبانهٔ فیلسوف
من از دلمرگیِ شبهای بیهمراز میترسم
ز کوچهباغهای کوچ بیآواز میترسم
وقتی خبر مرگ بیصدا و غریبانهٔ استاد گرانقدرم جناب دکتر کریم مجتهدی را شنیدم ، گریستم . نه بر او ، که در سوگ فلسفه و تفکر این شهر . او از میان ما پر کشید و رفت و آسود . ما اما در فراق فیلسوف و فلسفه و تفکر ، باید غصه بخوریم ؛ رنج بکشیم و چشم به راه مرگ بنشینیم . این دوران ، دوران احتجاب حقیقت ، و شب تاریک تاریخ است . در این مملکت اما ما مبتلا به احتجاب مضاعفیم ؛ و در یلدای بلند یخبندانی ستبر و سیاه ، با آرزوی دمیدن صبح سپید نفسهای آخرمان را میکشیم .
یادم نمیرود سالها پیش که کتاب استاد دربارهٔ کانت ، کتاب تقدیری سال شده بود ، کتاب این شاگرد کوچک به نام «حکمت و هنر در عرفان ابنعربی» نیز مورد توجه قرار گرفته بود . در جلسهای که به همین مناسبت تشکیل شد ، نخست این بندهٔ حقیر را جهت بیان توضیحاتی دربارهٔ آن کتاب ، پشت تریبون دعوت کردند . در محضر استاد ، ضمن عرایضی که داشتم گفتم که ما سنت فلسفی و عرفانی خودمان ، از جمله ابنعربی را نخواندهایم و درست نمیشناسیم .
سپس استاد را دعوت کردند . ایشان ضمن نکات دقیقی که فرمودند ، به عرض بنده نیز اشارتی کردند و گفتند که ما فلسفهٔ غرب را نیز درست نخواندهایم و به خوبی نمیشناسیم .
آری اینجا همه چیز به ویرانه و خرابه مبدل شده است . همهٔ ذخائر و گنجینهها و میراث مادی و معنویمان ، یا به باد فنا رفته ، و یا مبتلا به جفای حکام شده و متروک و مهجور افتاده است . دیگر نه اسمی از فلسفه و تعقل و تفکر اصیل در میان است ؛ و نه رسمی از دین و دینداری و تدین راستین . نه بوی صلاح کار به مشام میرسد ؛ و نه دغدغهٔ رستگاری و فلاح در کار است . همه چیز در آستانهٔ معبد خودکامگی و مکر و دروغ ، و در مسلخ مثلث «قانون و قدرت و ثروت» قربانی شده است .
@nasrollahhekmat
شروع دورهی هجدهم متن خوانی و تفسیر
فتوحات مکیه ابن عربی
روز دوشنبه ۲ بهمن ماه
ساعت ۱۷تا۱۹
ادامه مبحث نَفَس شناسی
با تدریس دکتر نصرالله حکمت
لطفا جهت ثبت نام و شرکت در دوره به آیدی زیر پیام دهید.
@nahekmat
نفیسه حکمت
فتوحات مکیه ابن عربی
روز دوشنبه ۲ بهمن ماه
ساعت ۱۷تا۱۹
ادامه مبحث نَفَس شناسی
با تدریس دکتر نصرالله حکمت
لطفا جهت ثبت نام و شرکت در دوره به آیدی زیر پیام دهید.
@nahekmat
نفیسه حکمت
Forwarded from همایش محیی الدین ابن عربی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر نصرالله حکمت / فهم ابن عربی از دین (زیرنویس انگلیسی)
Dr. Nasrollah Hekmat / Ibn ʿArabīs Understanding of Religion (English subtitles)
لینک به آپارات: https://www.aparat.com/v/yu4jn
همایش بین المللی محیی الدین ابن عربی
میراث او و اهمیت آن در جهان معاصر
مجلس چهارم
21 آذرماه 1402
International Conference on Muhyiddin Ibn ʻArabi:
His Legacy and its Pertinence in the Contemporary World
Fourth Session
December 12, 2023
Dr. Nasrollah Hekmat / Ibn ʿArabīs Understanding of Religion (English subtitles)
لینک به آپارات: https://www.aparat.com/v/yu4jn
همایش بین المللی محیی الدین ابن عربی
میراث او و اهمیت آن در جهان معاصر
مجلس چهارم
21 آذرماه 1402
International Conference on Muhyiddin Ibn ʻArabi:
His Legacy and its Pertinence in the Contemporary World
Fourth Session
December 12, 2023
Forwarded from جرعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️نصرالله حکمت عنوان میکند که دین برابر با امر و نهی و مجازات نیست🔺
مشاهده در یوتیوب
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
مشاهده در یوتیوب
@joreah_journal
www.instagram.com/joreah_journal
✅✅ سلام و عرض احترام خدمت همراهان گرامی
به اطلاع می رساند که دورهی سوم متن خوانی فتوحات مکیه ابن عربی و تعلیقات ابن سینا به زودی برگزار خواهد شد (به صورت عمومی با حد نصاب ۵۰ نفر به صورت مجازی و در گروه تلگرامی).
دوستان علاقمند لطفا برای ثبت نام و دریافت لینک گروه به آیدی زیر پیام دهند.
@nahekmat
نفیسه حکمت
به اطلاع می رساند که دورهی سوم متن خوانی فتوحات مکیه ابن عربی و تعلیقات ابن سینا به زودی برگزار خواهد شد (به صورت عمومی با حد نصاب ۵۰ نفر به صورت مجازی و در گروه تلگرامی).
دوستان علاقمند لطفا برای ثبت نام و دریافت لینک گروه به آیدی زیر پیام دهند.
@nahekmat
نفیسه حکمت
Forwarded from اتچ بات
🦋گـزیدههایی از کتاب
«تقلـید از خـدا»
🔹🔸" آیا تقلید از خدا، جزمیّت و انسداد نمیآورد؟"
وقتی سخن از این گفته میشود که علم و دانش، تقلید است، و تقلید، تقیید است، بیدرنگ این اشکال به ذهن میرسد که تقلید از خدا- اگر نه تقییدی شدیدتر، و انسدادی غلیظتر، دستکم آن- نیز تقیید است و ذهن را مبتلا به انسداد میکند. پاسخ ابنعربی این است که تقلید از خدا خصلتی رهاییبخش دارد. استدلال وی در این ادّعا این است که یکی از اسباب انسداد ذهنی در تقلید از عقل و قوای ادراکـی، عدم پذیرش نقیض و ناسازگار و معارض و مخالف، از جانب عقل است. به بیان دیگر هرگاه چیزی برای عقل، مکشوف افتد و معلوم و معقول گردد، میل به غلبه و رسوخ مییابد، و در نتیجه هر چیزی را که با آن متناقض و ناسازگار باشد، نمیپذیرد و مردود میداند. در حالـیکه در جریان تقلید از خدا، میبینیم که خدا وقتی-مثلاً- دربارهٔ علم به خودش خبری میدهد، نقیضِ آن را نیز میگوید؛ و بدینگونه نخستین رخنه در حصار انسداد ذهن پدید میآید؛
در اینجا وی این نکته را مطرح میکند که همانگونه که خدا مبدأ وجود است، مبدأ علم نیز هست و اگر ما وجودمان را از او بهدست آوردهایم، علممان را نیز میتوانیم از او تحصیل کنیم:
فکَما استَقَدْتَ منه سبحانه الوجودَ فاستَفِد منه العلمَ.(فتوحات، ج۳،ص۲۳۸)
پس همانگونه که وجود را از خـدای سبحان، استفاده کردهای، علم را هم از او استفاده کن.
باید توقّف کنی و خبر را بشنوی. بشنو که او چگونه از خویش خبر میدهد؛ و چسان خود را توصیف میکند.
و لاتبال بالتناقض فی الأخبار.(همانجا.)
به تناقضی که در اخبار هست،میندیش.
چرا باید از تناقض ترسید و گریخت؟ البته تناقض ترسناک است امّا فقط در کوچه و بازار و در زندگی روزمره. دنیای عقل سلیم، اجازهٔ ورود تناقض را نـمیدهد. امّا دنیای اَخبار، اخبار از عوالمی که آنها را نمیشناسیم، عوالمی که بوی غربت غیب میدهد، و کمی آن سوتر از دنیای دانستههایمان قرار دارد، محکوم به احکامِ عقل سلیم نیست. هر خبری حکایت از مرتبهای از این عوالم دارد. هر خـبری، ترانهای را زیرلب زمزمه میکند. هر خبری پردهای از یک راز برمیدارد؛ و مجموعهٔ این اخبار، جهانی ناشناخته و مهْگرفته و ابهامْآلود را توصیف میکند و خبر از مراتب و سطوحی میدهد که گرچه در وهلهٔ اوّل، چنین میاندیشی که با تو نسبتی ندارد، امّا اگر دمی بیاسایی و بنشینی، و بگذاری تا غبار راه بنشیند، خواهی دید که «تو»، خودت، اندرونت، مجموعهٔ آن مراتب است؛ و آن خطوطی که فضایی تناقضآمیز و پارادوکسیکال را ترسیم مـیکرد، راههای متقاطع و درهم تنیدهٔ اندرون تو را نشان میدهد:
و انت الحضرةُ الجامعةُ لتلک المراتب.(همانجا.)
و تویی آن حضرتی که همهٔ آن مراتب را دربردارد.
آنک صدای فروریختن حصارها، و درهم شکستنِ دیوارها را میشنوی و احساس میکنی که آرام و سبکبال به پرواز درآمدهای. آری این تقلید، تقیید را شکست و قیود ذهن را فروریخت؛ و بر اثر آن، بازار انسداد، کساد شد.
📚تقلید از خدا
صص۳۵۳-۳۵۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#تقلید_از_خدا
@nasrollahhekmat
«تقلـید از خـدا»
🔹🔸" آیا تقلید از خدا، جزمیّت و انسداد نمیآورد؟"
وقتی سخن از این گفته میشود که علم و دانش، تقلید است، و تقلید، تقیید است، بیدرنگ این اشکال به ذهن میرسد که تقلید از خدا- اگر نه تقییدی شدیدتر، و انسدادی غلیظتر، دستکم آن- نیز تقیید است و ذهن را مبتلا به انسداد میکند. پاسخ ابنعربی این است که تقلید از خدا خصلتی رهاییبخش دارد. استدلال وی در این ادّعا این است که یکی از اسباب انسداد ذهنی در تقلید از عقل و قوای ادراکـی، عدم پذیرش نقیض و ناسازگار و معارض و مخالف، از جانب عقل است. به بیان دیگر هرگاه چیزی برای عقل، مکشوف افتد و معلوم و معقول گردد، میل به غلبه و رسوخ مییابد، و در نتیجه هر چیزی را که با آن متناقض و ناسازگار باشد، نمیپذیرد و مردود میداند. در حالـیکه در جریان تقلید از خدا، میبینیم که خدا وقتی-مثلاً- دربارهٔ علم به خودش خبری میدهد، نقیضِ آن را نیز میگوید؛ و بدینگونه نخستین رخنه در حصار انسداد ذهن پدید میآید؛
در اینجا وی این نکته را مطرح میکند که همانگونه که خدا مبدأ وجود است، مبدأ علم نیز هست و اگر ما وجودمان را از او بهدست آوردهایم، علممان را نیز میتوانیم از او تحصیل کنیم:
فکَما استَقَدْتَ منه سبحانه الوجودَ فاستَفِد منه العلمَ.(فتوحات، ج۳،ص۲۳۸)
پس همانگونه که وجود را از خـدای سبحان، استفاده کردهای، علم را هم از او استفاده کن.
باید توقّف کنی و خبر را بشنوی. بشنو که او چگونه از خویش خبر میدهد؛ و چسان خود را توصیف میکند.
و لاتبال بالتناقض فی الأخبار.(همانجا.)
به تناقضی که در اخبار هست،میندیش.
چرا باید از تناقض ترسید و گریخت؟ البته تناقض ترسناک است امّا فقط در کوچه و بازار و در زندگی روزمره. دنیای عقل سلیم، اجازهٔ ورود تناقض را نـمیدهد. امّا دنیای اَخبار، اخبار از عوالمی که آنها را نمیشناسیم، عوالمی که بوی غربت غیب میدهد، و کمی آن سوتر از دنیای دانستههایمان قرار دارد، محکوم به احکامِ عقل سلیم نیست. هر خبری حکایت از مرتبهای از این عوالم دارد. هر خـبری، ترانهای را زیرلب زمزمه میکند. هر خبری پردهای از یک راز برمیدارد؛ و مجموعهٔ این اخبار، جهانی ناشناخته و مهْگرفته و ابهامْآلود را توصیف میکند و خبر از مراتب و سطوحی میدهد که گرچه در وهلهٔ اوّل، چنین میاندیشی که با تو نسبتی ندارد، امّا اگر دمی بیاسایی و بنشینی، و بگذاری تا غبار راه بنشیند، خواهی دید که «تو»، خودت، اندرونت، مجموعهٔ آن مراتب است؛ و آن خطوطی که فضایی تناقضآمیز و پارادوکسیکال را ترسیم مـیکرد، راههای متقاطع و درهم تنیدهٔ اندرون تو را نشان میدهد:
و انت الحضرةُ الجامعةُ لتلک المراتب.(همانجا.)
و تویی آن حضرتی که همهٔ آن مراتب را دربردارد.
آنک صدای فروریختن حصارها، و درهم شکستنِ دیوارها را میشنوی و احساس میکنی که آرام و سبکبال به پرواز درآمدهای. آری این تقلید، تقیید را شکست و قیود ذهن را فروریخت؛ و بر اثر آن، بازار انسداد، کساد شد.
📚تقلید از خدا
صص۳۵۳-۳۵۶
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#تقلید_از_خدا
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
نصرالله حكمت
سلام و عرض احترام دوره سوم متن خوانی ها از روز شنبه شروع خواهد شد. @nahekmat
دوستان عزیز گروه سوم متن خوانی تعلیقات و فتوحات از امروز شروع شده لطفا دوستانی که ثبت نام کردند به بنده پیام بدن که لینک گروه براشون ارسال بشه.
دوستانی هم که تمایل به ثبت نام دارند به آیدی زیر پیام دهند
@nahekmat
دوستانی هم که تمایل به ثبت نام دارند به آیدی زیر پیام دهند
@nahekmat
Forwarded from اتچ بات
🔘
بـرگی از کتاب
«سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
(مدخلی به متنخوانی و تفسیر الهیات شفا)»
📜 ادامهٔ مبحث پیشین دربارهٔ
ماجرای مابعدالطبیعهخوانی ابنسینا
... فارابی با آوردن واژهٔ «اغراض» در عنوان اثرش ، و با اطلاقِ آن به محتوای کتاب مابعدالطبیعهٔ ارسـطو ، به اندازهٔ یک کتاب ، با ابنسینا حرف زده است . علاوه بر این «یک کتاب حرف» مشتمل بر نقد مابعدالطبیعه ، جانب ادب و احترام را نسبت به ارسطو مراعات کرده است . یعنی در عین حال که در غایت فرزانگی و هوشمندی ، اثر ارسطو را مورد نقّادی قرار داده ، و اقتدار خود را در تأسیس «علم کلّی» نشان داده و در نتیجه موقعیّت خویش را به عنوان «معلّم ثانی» در نظر ابنسینا تثبیت کرده ، حریم «معلّم اول» را نیز حفاظت کرده و از دایرهٔ «ادب نقد» خارج نشده و سر سوزنی تخطّی نکرده است .
چکیدهٔ مفاد سخن فارابی این است که مابعدالطبیعهٔ ارسطو به مثابهٔ یک علم ، در واقع علم نیست بلکه اثری پریشان و آشفته است . زیرا «غرض» واحد ندارد ؛ بلکه مشتمل بر موضوعات و مسائل و مباحث نامنسجم است و از این رو «اغراض» متعدّد را دنبال میکند ؛ و حاصلش این است که ارسطو نتوانسته دانش مابعدالطبیعه را به مثابهٔ «علم کلی» تأسیس کند . این در واقع نخستین پیام فارابی به ابنسینا است که او نیز با هوشمندی تمام این پیام را دریافت کرده است . لهذا وقتی میگوید که با خواندن اثـر فـارابی بیدرنگ «اغراض ذلک الکتاب» برایم روشن شد ، هم میخواهد بگوید که حرف فارابی را دریافتم و پیامش را گرفتم و هم اینکه تعبیر «ذلک الکتاب» -- البته در این سیاق -- میتواند مشتمل بر بیان نحوی از دلآزردگی ، و حتی شاید تعریض باشد .
📖 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۴۷ - ۴۸
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
#اغراض_مابعدالطبیعه_فارابی
@nasrollahhekmat
بـرگی از کتاب
«سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
(مدخلی به متنخوانی و تفسیر الهیات شفا)»
📜 ادامهٔ مبحث پیشین دربارهٔ
ماجرای مابعدالطبیعهخوانی ابنسینا
... فارابی با آوردن واژهٔ «اغراض» در عنوان اثرش ، و با اطلاقِ آن به محتوای کتاب مابعدالطبیعهٔ ارسـطو ، به اندازهٔ یک کتاب ، با ابنسینا حرف زده است . علاوه بر این «یک کتاب حرف» مشتمل بر نقد مابعدالطبیعه ، جانب ادب و احترام را نسبت به ارسطو مراعات کرده است . یعنی در عین حال که در غایت فرزانگی و هوشمندی ، اثر ارسطو را مورد نقّادی قرار داده ، و اقتدار خود را در تأسیس «علم کلّی» نشان داده و در نتیجه موقعیّت خویش را به عنوان «معلّم ثانی» در نظر ابنسینا تثبیت کرده ، حریم «معلّم اول» را نیز حفاظت کرده و از دایرهٔ «ادب نقد» خارج نشده و سر سوزنی تخطّی نکرده است .
چکیدهٔ مفاد سخن فارابی این است که مابعدالطبیعهٔ ارسطو به مثابهٔ یک علم ، در واقع علم نیست بلکه اثری پریشان و آشفته است . زیرا «غرض» واحد ندارد ؛ بلکه مشتمل بر موضوعات و مسائل و مباحث نامنسجم است و از این رو «اغراض» متعدّد را دنبال میکند ؛ و حاصلش این است که ارسطو نتوانسته دانش مابعدالطبیعه را به مثابهٔ «علم کلی» تأسیس کند . این در واقع نخستین پیام فارابی به ابنسینا است که او نیز با هوشمندی تمام این پیام را دریافت کرده است . لهذا وقتی میگوید که با خواندن اثـر فـارابی بیدرنگ «اغراض ذلک الکتاب» برایم روشن شد ، هم میخواهد بگوید که حرف فارابی را دریافتم و پیامش را گرفتم و هم اینکه تعبیر «ذلک الکتاب» -- البته در این سیاق -- میتواند مشتمل بر بیان نحوی از دلآزردگی ، و حتی شاید تعریض باشد .
📖 سه فیلسوف ، سه اثر ، سه رخداد
صص ۴۷ - ۴۸
#دکتر_نصرالله_حکمت
#همراه_با_کتاب
#سه_فیلسوف_سه_اثر_سه_رخداد
#اغراض_مابعدالطبیعه_فارابی
@nasrollahhekmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from نصرالله حكمت
.
🌘 روز مبعث
آخرین پیامبر گرامی را
درود خدا بر او و بر خاندان پاکش
که روز نخستینِ عصر آخرالزمان
و آغاز روزگاری است که
آدمیان حقیقتجو بایستی
«خواندنی پس از شنیدن» را
تجربه کنند
و مهیای زیستن در
«شب تاریک تاریخ» شوند
شادباش میگویم .
@nasrollahhekmat
🌘 روز مبعث
آخرین پیامبر گرامی را
درود خدا بر او و بر خاندان پاکش
که روز نخستینِ عصر آخرالزمان
و آغاز روزگاری است که
آدمیان حقیقتجو بایستی
«خواندنی پس از شنیدن» را
تجربه کنند
و مهیای زیستن در
«شب تاریک تاریخ» شوند
شادباش میگویم .
@nasrollahhekmat
Forwarded from طعم نقد (Amir)
✅️ سلام وقت دوستان به خیر
دوستانی که برای دورهی سوم گروه متن خوانی تعلیقات ثبت نام کرده بودند و همچنین دوستانی که قصد ثبت نام و شرکت در کلاس را دارند به بنده پیام دهند، فردا گروه تشکیل خواهد شد و صوتها بارگذاری خواهند شد.
@nahekmat
نفیسه حکمت
دوستانی که برای دورهی سوم گروه متن خوانی تعلیقات ثبت نام کرده بودند و همچنین دوستانی که قصد ثبت نام و شرکت در کلاس را دارند به بنده پیام دهند، فردا گروه تشکیل خواهد شد و صوتها بارگذاری خواهند شد.
@nahekmat
نفیسه حکمت